بسیجیان ،جهادگران و نظامیان دریادل ایران اسلامی

بر اساس آیات قران و احادیث و در راستای اطاعت از رهبری و نشر فرهنگ ایثار و شهادت و فرهنگ بسیجی و جهادی و ارزش های دفاع مقدس

بسیجیان ،جهادگران و نظامیان دریادل ایران اسلامی

بر اساس آیات قران و احادیث و در راستای اطاعت از رهبری و نشر فرهنگ ایثار و شهادت و فرهنگ بسیجی و جهادی و ارزش های دفاع مقدس

کسی این روستا را می شناسد

گوگل پلاس

کسی این روستا را می‌شناسد؟

» سرویس: فرهنگ حماسه - حماسه
2-713.jpg

در گوشه‌ای از شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه روستایی هست که شاید کمتر کسی تاکنون اسم آن را شنیده باشد.این روستا در زمان جنگ تحمیلی توسط عراق بمباران شیمیایی شد، آن هم با شدتی بسیار بیشتر از سردشت آذربایجان‌غربی.

روستای "زرده" که 31 تیرماه سال 67 بمباران شیمیایی شد و در همان روز 275 نفر در این روستا شهید شدند.

و حالا شیرمحمد کرمی رئیس شورای این روستا از اینکه پیگیری‌ حق مردم روستای زرده تا کنون بی‌نتیجه مانده ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید: زرده با 275 شهید شیمیایی هنوز ناشناخته است.

شیرمحمد کرمی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه کرمانشاه،می‌گوید: 31 تیرماه سال 67 بود که روستای زرده توسط رژیم بعث عراق بمباران شد و از جمعیت 1146 نفری روستا 275 نفر در همان لحظه شهید و مابقی جانباز و مصدوم شیمیایی شدند.این روز همزمان با حمله منافقان بود و بسیاری از راه‌ها به مرکز استان بسته بود و خیلی از مصدومین نتوانستند خود را به کرمانشاه برسانند. عده‌ای هم مشغول کفن و دفن عزیزانشان بودند و در روستا ماندند.

چون در آن زمان رسانه‌ها نبودند که عکس و خبر از شرایط روستا تهیه کنند، زرده ناشناخته باقی ماند و هنوز خیلی‌ها نام آن را نشنیده‌اند.

عوارض شیمیایی شدن سال‌ها بعد خود را نشان می‌دهد. امروزه آمار سقط جنین، خودسوزی به دلیل ناراحتی اعصاب، سرطان خون، بیماری‌های پوستی و ... در زرده بسیار بالا است.یک مرکز درمانی هم در زرده وجود ندارد و با وجود این همه مصدوم، باید برای دریافت خدمات درمانی مناسب 41 کیلومتر تا مرکز درمان دالاهو طی کنیم.

بعد از بمباران زرده، تنها افرادی که توانسته بودند در آن روز خود را به مراکز درمانی برسانند و اسناد پزشکی داشتند، آن هم از سال 80 به بعد برای آنها درصد جانبازی از 5 تا 25 درصد در نظر گرفته شد. تعداد این افراد 400 نفر است و افرادی که بالای 20 درصد جانبازی گرفتند حقوق دریافت می‌کنند، اما خدماتی که به مابقی آنها ارائه می‌شود در حد دفترچه درمانی است.سایر مردم که اسناد پزشکی نداشتند از همین دفترچه درمانی هم محروم هستند و این در حالیست که به دلیل بیماری‌های فراوان هزینه درمانی زیادی بر دوش آنان است.

پیگیری نکردن برخی مسئولان باعث شده است تلاش‌های مردم زرده بعد از این همه سال به نتیجه نرسد.مسئولان نباید بی‌تفاوت باشند.

برای دفاع از حقوق مردمی که در روزهای جنگ نهایت تلاش خود را برای کمک به رزمندگان به کار گرفتند و در بدترین شرایط به آنها آذوقه می‌رساندند هر کاری کرده‌ام، اما نتیجه‌ای نداشته است.مسئولین استان، استاندار، نمایندگان مجلس و ... باید پیگیر امور مردم زرده باشند تا آنها به حقوق واقعی خود برسند.

زرده اکنون 1212 نفر جمعیت دارد و هیچ امکانات ویژه‌ای برای آنها در نظر گرفته نشده است.


جهادگر شهید سید محمد تقی رضوی ( وصیتنامه )

وصیتنامه جهادگر شهید سید محمد تقی رضوی

سم‌الله الرحمن الرحیم
رَبَّنا اَفْرغْ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و النصرنا علی‌الَقومِ الکافِرینَ. با سلام و درود به پیشگاه آقا، امام زمان(عج) و امام خمینی و امت شهیدپرور اسلام. اول از همه، از خداوند می‌خواهم که گناهان این بندة نافرمان را به عظمت و جلالش ببخشد و بیامرزد؛ که بسیار بار گناهانم بر دوشم سنگینی دارد و تحمل عذاب جهنم را ندارم. هرچند که نسبت به دستوراتش کوتاهی و سهل‌انگاری کرده‌ام و از این بابت کاملاً شرمنده و پشیمانم و به درگاه پررحمت و شفقتش توبه می‌کنم و از همه‌ی بندگان پاک و منزه خداوند طلب شفاعت دارم. دوم، از تمامی کسانی که این بندة حقیر و سر تا پا گناه را می‌شناسند، طلب عفو و بخشش می‌نمایم. سوم، به همه امت اسلامی عرض می‌کنم که قدر این اسلام و انقلاب و امام و مسئولین نظام جمهوری اسلامی را بدانند و برای نشان دادن این قدرشناسی تا به جایی که می‌توانند خدمت کنند و سختی‌ها و ناراحتی‌ها را تحمل کرده و در جهت پیشبرد انقلاب بکوشند.
به مسئولین عرض می‌کنم که در رأس همة کارهایشان خدمت به مظلومان را قرار دهید چون همین‌ها هستند که جبهه‌ها را گرم نگه داشته‌اند و هر روز خون می‌دهند که نهال انقلاب بارور شود و اسلام به پیروزی برسد. در پایان از همة کسانی‌که می‌توانند به جبهه آمده و در جنگ با کفر شرکت کنند، می‌خواهم که به یاران اباعبدالله الحسین(ع) پیوسته و این فرزندان دلیر اسلام را که در جبهه‌ها با فرمانده‌شان مهدی صاحب‌الزمان(عج) دیدار می‌کنند، یاری رسانند و کربلای ایران را که با عطر دلپذیرشان معطر می‌نمایند، کمک کنند. در طی مدت جنگ، این بندة حقیر از وجود انسان‌های والامقام که شاید بدون اینکه انسان با آنها برخورد داشته باشد، نتوان ترسیم‌شان کرد، درس‌ها آموختم و بهره‌ها بردم که شاید یک لحظه آن را با تمامی عمرم نتوانم مقایسه کنم و خوشحالم که در کنار این یاران حسین‌بن علی(ع) حضور دارم و امیدوارم که در روز رستاخیز به شفاعتم بیایند. ان‌شاءالله. خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار. از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا. رزمندگان اسلام، نصرت عطا بفرما. زیارت کربلا نصیبمان بگردان. ظهور حجتت را نزدیکتر بگردان.
مرگ بر آمریکا. مرگ بر شوروی. مرگ بر اسرائیل و همة شیاطین.
محمدتقی رضوی ـ ساعت 5 بعدازظهر
     10/11/64
 

سردار شهید سید محمد تقی ر

جانباز بدون درصد، بدون عنوان شهادت، شهادتت مبارک

 بنام خدای جانباز

بنام خدای نفسهای شیمیایی و ریه های از کار افتاده

بنام خدای اعصاب و روان، بنام خدای باقی الشهدا


جانباز بعد از مصاحبه شهید شد :  

تلخ ترین مصاحبه خبری

 جانبازی که بعد از گفت‌وگو با خبرنگار(کسایی زاده) شهید شد  

وبلاگ جانبازان شیمیایی ایران- کسایی زاده: این گفت‌وگو را در حالی می نویسم که هنوز چند ساعت از گفت‌وگوی من با جانباز رستمیان نگذشته است که همسر جانباز تماس گرفت و گفت جانباز شهید شد. این گفت‌وگو را در حالی می نویسم که اشکهایم برای مظلومیت جانبازان گمنام سالهاست جاری است و قلمم برای آنان به حرکت افتاده به امید روزی که ایثارگران گمنام ایران هم روزی دیده شوند. 

ید‌الله رستمیان رزمنده 43 ساله سرپل ذهاب است که در سن نوجوانی پدرش را در حمله هوایی دشمن از دست داد و فرزند شهید شد ولی وقتی بزرگ‌تر شد به جبهه رفت و امروز به دلیل تشدید عوارض موج انفجار و مصدومیت شیمیایی 500 روزی است که در بیمارستان پاستور نو تهران بستری است. اما افسوس که نه درصد جانبازی دارد تا بتوان قانوناً به او جانباز گفت و نه می‌تواند خاطراتش را بازگو کند. 

شاید اگر همسر جانباز نبود هیچ‌گاه نمی توانستیم یکی دیگر از قهرمانان وطن و گنجینه های هشت سال دفاع مقدس را پیدا کنیم. قرارمان ساعت 12 ظهر طبقه چهارم بیمارستان پاستور نو تهران بود. همسر جانباز به هر زحمتی بود توانست فرزندانش را خانه مادر بگذارد و 12 ساعت مسیر طولانی سرپل ذهاب تا تهران را طی کند تا زمان مصاحبه در کنار همسرش باشد. من تنها نبودم و برای دیدن این جانباز با دوستانم به دستبوسی رسیدیم. 

جانباز رستمیان و همسرش با دیدن ما خوشحال شدند و انگار روحیه تازه‌ای گرفتند چرا که سالها بود کسی به چشم جانباز و خانواده ایثارگر به آنها توجه نکرده بود. ید الله رستمیان به راحتی قادر به تکلم نبود و به دلیل شوک مغزی تنها همسرش را می شناخت و گاهی هم به سختی می‌توانست دوران جنگ را روایت کند. همسرش می گفت:  

ید‌الله آنقدر وضعیت بحرانی دارد که گاهی در خانه می گوید مگر نمی بینید آهنگران دارد نوحه می خواند چرا چادر بر سرتان نیست و بعد حمله می‌کند به بچه‌ها.... یکبار هم دخترم را جای بعثیها اشتباه گرفت و به طرفش حمله کرد. به خدا هنوز همسرم به این دنیا نیامده و در دوران جنگ سیر می‌کند. حتی وقتی یک قاشق روی ظرف می‌خورد تمام بشقاب غذا روی سقف بود. گفته‌های من را همسران جانبازان اعصاب و روان می‌فهمند و باور دارند. این است زندگی با یک جانباز اعصاب و روان ولی با این حال دخترانم دلشان برای بابا تنگ شده.

دختر کوچکم شبها بالش ید الله را برمی‌دارد و می‌گوید بوی بابا را می‌دهد و تنها روی آن بالش می‌خوابد.

یدالله قصه ما 16 ساله بود که از مدرسه وارد جبهه شد. خودش می گوید: مسئول پدافند هوایی در تیپ نبی اکرم کرمانشاه بودم و پس از آن مسئول تدارکات شدم. می گفت: یادم نیست چه روزی بود ولی یک روز صبح زود هواپیماهای دشمن به قرارگاه نجف حمله کردند و موج انفجار مرا پرتاب کرد. بوی خیار تمام فضا را گرفته بود و این یعنی اینکه من شیمیایی شدم. انگار قرار نبود خاطره خوش روز قبل که با شهید صیاد شیرازی خوش و بش می کردم ماندگار باشد ولی من آمده بودم تا از کشورم دفاع کنم برای همین از بیمارستان فارابی کرمانشاه دوباره به جبهه برگشتم. 

این جانباز گمنام جنگ تحمیلی در مورد دومین مجروحیتش می گوید: بعد از بمباران شیمیایی روستای زرده به گروه ما دستور دادند با تیم 12 نفره به کمک روستائیان برویم. وقتی به روستا رسیدیم وضعیت بسیار اسفبار بود. برای نجات روستائیان حتی کارمان به تنفس نفس به نفس افتاد و همین موجب شد تا دوباره شیمیایی شوم.جانباز رستمیان بعد از جنگ تحمیلی وارد دانشگاه تربیت مدرس شد و توانست با مدرک فوق دیپلم معلم مدرسه در مقطع راهنمایی در روستای زرده شود. در همان دوران تربیت‌مدرس با همسرش آشنا شد و با هم ازدواج کردند. همسر جانباز در ادامه گفته های همسرش می گوید: یک روز وقتی ید الله به حمام رفته بود بوی شامپو حالش را بد کرد و رنگش سیاه شد. به سرعت او را به درمانگاه بردیم ولی هیچ پزشکی دلیلش را پیدا نکرد. تا اینکه یکی از پزشکان در تهران گفت: همسرتان مشکوک است و پس از آزمایشات اعلام کردند که او به دلیل استشمام گاز خردل شیمیایی شده است.

پزشکان قبول ندارند همسرم جانباز شیمیایی است

از آن روز به بعد ید‌الله به دود، بو و گرد و خاک حساس شد و دائما سرفه می‌کرد. پشت گوشش هم شروع به تاول زدن کرد. من با اینکه معلم بودم به دنبال پرونده جانبازی ید الله رفتم. سال 83 معاونت بهداری بسیج هم تایید کرد همسرم شیمیایی شده ولی با اینکه دکتر مصطفی قانعی از متخصصان بیمارستان بقیه الله که هم اکنون معاون وزیر بهداشت است و دکتر صداقت و دکتر اصلانی نوشتند یدالله شیمیایی شده ولی کمیسیون بنیاد شهید قبول نکرد و گفتند باید برگه صورت سانحه داشته باشید و به همین دلیل ید الله جانباز محسوب نشد.

برخورد نامناسب مسئول بنیاد شهید 

یادم هست برای درمان همسرم با دخترانم به تهران آمدم ولی جایی برای ماندن نداشتیم. به بنیاد شهید رفتیم تا حداقل بتوانیم برای چند شب از خوابگاه بنیاد استفاده کنیم. وقتی به اتاق یکی از مسئولان بنیاد شهید رفتم به او گفتم درست است که همسرم درصد جانبازی ندارد ولی کارت فرزند شهید دارد حداقل چند روزی به ما پناه دهید تا درمانش تمام شود. آن مسئول به ما گفت: ایشان دیگر صغیر نیستند و بزرگ شده‌اند. من گفتم آن زمان که جبهه رفت صغیر بود ولی کسی او را ندید. شما آمدید کرمانشاه و برگشتید و رزمندگی و جانبازی گرفتید ولی ما هنوز روی مین زندگی می‌کنیم و مرز‌نشین هستیم. بعد من را تهدید به برخورد و دستگیر شدن کردند و ید‌الله دست مرا گرفت و از پله های بنیاد شهید پایین رفتیم.

ماهی 600 هزار تومان هزینه داروهای جانباز است 

به گفته همسر جانباز هم اکنون آقای رستمیان در مرخصی استعلاجی به سر می برد و حقوق ماهانه‌اش حدود 800 هزار تومان است. هر چند آقا یدالله بیمه تامین اجتماعی است ولی برای تامین برخی داروها باید ماهانه بیش از 600 هزار تومان پرداخت کنیم. همسر جانباز رستمیان سال گذشته به دلیل مراقبت از همسرش از شغل معلمی استعفا می دهد ولی آموزش و پرورش کرمانشاه قبول نکرد و او همچنان مسئولیت خانه و خانواده و 300 دانش‌آموز مدرسه و همسری جانباز را برعهده دارد. همسر این قهرمان وطن در لابه‌لای درد دلهایش به ما می‌گوید: هر چند که بیمه بخش زیادی از هزینه های درمانی را تقبل کرده ولی تاکنون بیش از 10 میلیون تومان هزینه کرده ایم در حالی که اگر همسرم درصد جانبازی داشت...

از رئیس جمهور جانبازی شوهرم را می خواهم 

جانباز ید الله رستمیان دستانش می لرزید و اعصابش را نمی توانست کنترل کند. ولی برایمان چای آورد و پذیرایی کرد. همسرش می گفت وقتی امروز به تهران آمدم و وارد اتاقش شدم دیدم موهایش مشکی شده خندیدم گفتم چه کردی ید الله گفت برای تو جوان شدم. جالب اینجا بود که همسر جانباز از ما دعوت کرد تا به مدرسه‌اش بیاییم گفتیم چه خبر است گفت: 10 اردیبهشت میزبان 10 هزار نفر از بچه های راهیان نور هستیم و من به این همه انرژی و انگیزه و صبر و استقامت افتخار کردم. خوشحال بود چون دکتر گفته بود می‌توانی همسرت را با خود ببری.... مرخصی چند روزه برای شادی خانواده. همسر جانباز تاکنون دو بار به رئیس جمهور نامه نوشته و مشکلاتش را مطرح کرده است ولی در پاسخ به نامه‌اش او را به کمیته امداد حواله کردند و او در پاسخ گفت: من برای بچه هایم محبت می خواهم شما محبت می‌فروشید؟ من از رئیس جمهور حق جانبازی شوهرم را می خواهم. دیگر نمی توانستم بنویسم زیرا اشکهایم روی برگه خبر جاری شده بود. همسر جانباز از مدرسه‌اش روی میدان مین سخن گفت. از دوستانش که هنوز روی مین تکه تکه می‌شوند. از همرزمان همسرش که پشت میزهای بزرگ تکیه زده‌اند و به حال او می خندند و از بی‌وفایی روزگار. انگار جنگ برای آنها هنوز تمام نشده است و ما با خیالی آسوده بر این باوریم که قهرمانان وطن در خور شأنشان تجلیل می‌شوند. ساعت 9 صبح بود که همسر جانباز با من تماس گرفت و گفت: بعد از اینکه شما از بیمارستان رفتید همسرم خیلی خوشحال بود و با هم رفتیم تهران قدم زدیم. صبح که خواستم او را از خواب بیدار کنم دیدم گوشه لبش قطره خونی است و پرستاران بعد از مدتی گفتند تسلیت عرض می‌کنیم. جنازه را به شهرمان بردیم و صبح روز شنبه به خاک سپرده شد. فقط همین.

منبع: وبلاگ جانبازان شیمیایی (سیدهادی کسایی زاده)

اصول و ویژگی های اساسی نیروهای مسلح :


اصول و ویژگی های اساسی نیروهای مسلح عبارتند از: 
الف - اسلامی بودن : 
در تشکیل و تجهیز نیروهای مسلح اساس و ضابطه مکتب اسلام است به نحوی که بر همه شوون و ابعاد آن ، ضوابط و مقررات شرع حاکمیت داشته باشد. نیروهای مسلح رسالت مکتبی جهاد در راه خدا را بر عهده داشته ، پیروی از اصول اخلاقی اسلام و احترام به شخصیت انسانی افراد را وظیفه خود می دانند. 
ب - ولایی بودن : 
نیروهای مسلح تحت فرمان فرماندهی کل بوده و اصل وحدت فرماندهی در تمامی رده های آن حاکم می باشد و نیل به فرماندهی در تمامی رده ها بر اساس شایستگی و کارآیی صورت می گیرد. دستور فرمانده در صورتی که مغایر با دستورات مسلم شرع ، فرمانهای فرماندهی کل و حاکمیت نظام و قوانین جمهوری اسلامی ایران نباشد، لازم الاجرا است . پرسنل نیروهای مسلح در خط سیاسی مقام رهبری بوده ، عضویت و وابستگی آنان در تشکل های سیاسی با توجه به فرمان مقام رهبری مطلقا ممنوع می باشد. 
ج - مردمی بودن : 
نیروهای مسلح همواره در کنار مردم و در جهت مصالح و آرمانهای امت اسلامی انجام وظیفه می نمایند و در زمان صلح نیز به درخواست دولت افراد و تجهیزات فنی خود را در حدی که به آمادگی رزمی آنها آسیبی وارد نیاید، در جهت خدمت به مردم در زمینه کارهای امدادی ، آموزشی ، تولیدی و جهاد سازندگی به کار می گیرند. 
د - خودکفایی : 
نیروهای مسلح با بهره گیری از تمامی توان خود در جهت رسیدن به خودکفایی در کلیه زمینه ها از قبیل سازماندهی ، آموزشی ، تدارکاتی ، اطلاعاتی و صنعتی تلاش می نمایند. 
ه - انضباط: 
نیروهای مسلح باید با ایجاد انضباط معنوی برخاسته از اعتقاد و ایمان پرسنل ، وضع مقررات منطقی و عادلانه و برقراری سیستم های تشویق و تنبیه ، زمینه اجرای کامل دستورات و مقررات را فراهم سازند. 
و - سادگی : 
در نیروهای مسلح در تمامی زمینه ها اعم از طرح ریزی های ستادی ، اعمال مدیریت بکارگیری سیستم ها و روش ها، گزینش تکنولوژی و صدور دستورالعمل ها باید اصل سادگی رعایت شود. تشکیلات غیر ضروری و تشریفات بی مورد حذف و روش های یکنواخت سازی مورد توجه قرار گیرد. 
ز - اقتدار: 
نیروهای مسلح می بایست از چنان آمادگی ، تحرک و اقتداری برخوردار باشند که بتوانند با بهره گیری از تمامی امکانات جمهوری اسلامی ، جرات تعرض را از دشمنان آشکار و نهان سلب نمایند. 
ح - تدافعی بودن : 
نیروهای مسلح با بهره گیری از تمامی توان خود دشمن را از تعرض بازداشته و در برابر هر گونه تجاوز دفاع نموده و متجاوز را تنبیه و سرکوب می نمایند و در عین اعتقاد به اصل عدم تعرض ، ملل مسلمان یا مستضعف غیر معارض با اسلام را برای دفاع از خودیاری می کنند. 

سطح پیشرفت‌های علمی و فنی نیروی دریایی ایران در برابر دیگر کشورها و پاسخ فرمانده نیروی دریایی ارتش

سطح پیشرفت‌های علمی و فنی نیروی دریایی ایران در برابر دیگر کشورها 

امروز نیروی دریایی با علم و ظرفیت‌های موجود به بسیاری از تجهیزات مدرن دسترسی پیدا کرده است. این که چه کسانی ناوشکن و یا ناوموشک‌انداز، و سامانه‌های موشکی، اژدرها و پهپادها را به مرحله عملیاتی رساندند؟! باید گفت این‌ها کارهای بسیار بزرگی هستند که صفر تا صد آن توسط جوانان متخصص این مرز و بوم ساخته شده‌اند. حالا این که ما در این رابطه در برابر دیگر کشورها در چه مرحله‌ای قرار داریم، بنده از آن اطلاع ندارم. اما این‌ را می‌دانم که مجموعه کشور و نیروهای مسلح، با کمک دانشگاه‌های ما جهشی در حوزه تولید علم و نرم‌افزار و سخت‌و افزار ایجاد کرده‌اند که ثمره آن را امروز در توانایی ساخت تجهیزات مختلف مورد نیاز هر نیرو و متناسب با کاربرد عملیاتی اش مشاهده می‌شود.

**حضور در آب‌های آزاد نشان می‌دهد که آموزش‌های ما در سطح استانداردهای بین‌المللی است